عباس نورزائی
دوستانی با هم برای تفریح به کنار ساحلی رفته بودند، مشغول خوردن بودند، متوجه شدند که یک خیک روغن حیوانی وسط سیلاب است و امواج، آن را بالا و پائین میبرد. برای تصرف آن بین دوستان رقابت افتاد و یکی از آنها خود را زودتر به آب زد و شناکنان خود را به خیک روغن رساند. دوستانش دیدند او هم با خیک مرتب به زیر آب میرود و بیرون میآید و در حال غرق شدن است. گفتند رهایش کن داری غرق میشوی !! گفت: این خوک است، خیک نیست. من رهایش کردهام ولی او مرا رها نمیکند!»
قصهی واردات گوسفندان رومانیایی با کشتی به استان ما و کشتار آنها در کشتارگاههای استان که ابتدای سال نو صورت گرفت، دقیقاً به همین قصه شبیه است. واردکننده که خود از متبحرین کسب حداکثر سود با لطائفالحیل در این فعالیت محسوب میشود، طوری برنامهریزی کرد و منطبق با نقشهی راه سودطلبی خود، همهی امکانات دولت و اعتبار اداری و شخصیتی مقامات استانی و ملی و بخش خصوصی را به خدمت گرفت که حداکثر سود را به جیب بزند.
خیلی ساده و بدون داوری، بخشی از این فرآیند را تشریح میکنیم:
به قلم: عباس نورزائی
مقدمه:
دشت سیستان در منتهیالیه شرقی و جنوب شرقی کشور به دلیل موقعیت منحصر به فرد در جغرافیای ی و امنیتی کشور، همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و به همین دلیل در تعبیر بزرگان نظام به تنگهی احد» معروف بوده و همواره در تگذاری کلان نظام و در نگاه دولتمردان، بر برنامهریزی صحیح و اصولی برای پایداری این منطقه، مؤکداً تکیه شده است.
مقام معظم رهبری(حفظهالله) در سفر خود به این منطقه در سال 1382 و با توجه به حجم ویرانیها در اثر خشکسالی و نیز متکی بودن بیش از 70 درصد اقتصاد منطقه به کشاورزی و دامپروری، دستور تهیهی برنامهی توسعهی کشاورزی دشت سیستان را رسماً صادر فرمودند.
پس از وقوع شرایط جدید .
ادامه مطلب
عباس نورزائی
زمستان سال ۱۳۶۲ طوفانی سهمگین از عصر یک روز سرد، شروع به وزیدن کرد، آن شب زوزه های وحشت مرا تا صبح بیدار نگه داشت و دائماً به مردم روستاها و به ویژه تختک ها که در دل دریا جا داشتند و امکانات لازم برای گرم نگهداشتن خود نداشتند، می اندیشیدم.
صبح زود سراغ مزدا ۱۰۰۰ رفتم، با آفتابه مقداری آب جوش داخل رادیاتورش ریختم و استارت زدم، ظاهراً قبل از من، سرما کارش را کرده بود.
چفیه را برداشتم، دور سرم آنچنان که فقط چشمهایم دیده می شد پیچیدم و از خانه بیرون زدم، در هوای سرد و طوفانی، کنار خیابان منتظر ماشین بودم، پشت وانت تویوتایی سوار شدم و خودم را به جهادسازندگی رساندم.
عباس نورزائی
در سال ۱۲۷۵ هـ.ش سیلاب بزرگی باعث شد تا رودخانهی پریان مشترک، مجرای بزرگ و جدیدی به نام پریانداخلی ایجاد کند و بخش وسیعی از زمینهای کشاورزی را متأثر سازد و بعدها با وقوع خشکسالیها، این مجرا، به عنوان تونل باد عمل کرده و بادکندهای ایجاد شده، باعث هجوم شنهای روان شود و روستاهای آباد و وسیعی که معروف به ششده» بود، طعمهی خود نماید، با رشد گیاهان مرتعی و درختچههای گز، بههنگام ملیکردن جنگلها و مراتع کشور، با تعریف جنگل و مرتع»، همخوانی پیدا کرد و در نتیجه، بههنگام ممیزی، این اراضی ملی اعلام شد و از ید کشاورزان و مالکین آنها خارج گردید که حدوداً سطحی نزدیک به هشت هزار هکتار را شامل میشود.
پریان داخلی، حالا به عنوان یک رودخانهی جدید بخشی از زمینهای کشاورزی را نیز آبیاری میکند، به همین منظور، در ادامهی آن، نهر بزرگی به نام ملکی» از آن منشعب گردید و ادامهی پریان داخلی به نیاتک، معروف شد.
عباس نورزائی
به استناد گزارش هواشناسی، از امروز وزش باد در استان پیشبینی شده است. جهت وزش باد، بهگونهای است که برخلاف جهت جریان سیلاب، بهویژه در منطقهی سیلزدهی نیاتک میوزد. این امر باعث میشود تا امواج ایجاد شده، دیوارههای سیلبند را به سمت شهرهای بنجار، زابل، فرودگاه زابل و روستاهای با تراکم بالای جمعیتی در مسیر، مورد فرسایش قرار دهد.
از سویی نوید بارشهای شدیدی در حوزهی آبخیز هیرمند و سایر رودخانههای سرپنجه، داده شده است، بنابراین احتمال افزایش حجم سیلاب در روزهای آینده میرود.
عباس نورزائی
من رام هستم در کف مردان بیباک نی مردم سیلیخور هر خار و خاشاک
در پنجهات بفشار دست تیشهات را همراه کن با این توان، اندیشهات را
بار دیگر همهمهی کبود آب، در اوج ناامیدی سیستانیان، امید برای ماندن و ساختن این دیار اهورایی را زنده کرد. هیرمند خروشان، لب بر صورت زیبای دشت و بستر هامون گذاشت. با بهسر آمدن فراق بیست ساله، آرام گرفت و مخملی سبز برتن محبوبش گستراند. چهرههای غمگین، از هم شکفت، در هر کوی و برزن، بساط شادباش و شکرگذاری برپا شد.
سیلاب، روز به روز افزایش یافت، رودخانهها را توان کشش این حجم سیلاب نبود، قامت خاکی سیلبند خمید، خانهها در پیش پای سیلاب سرکش، قد خم کرد و شانههای مردان تیشه و داس و سنبلهی گندم، مردان دشت و روستا، در زیربار حادثهای دیگر خمید. آن دستهایی که بذر نیکی میکاشت و خرمنخرمن راستی و راستکرداری درو میکرد، اینک به آستان خدای مهرورز بهدعا بلند است. تداوم سیلاب، معدودی از این مردم صبور و بلندهمت را به دریغ ویرانی خانه و مزرعه مبتلا کرد.
چندی قبل، برای انبساط خاطر پدر، او را به جریکه بردم، ولولهای بود، توگویی مراسم جشنی بزرگ برپا است، پیر و جوان، زن و مرد، سیستانی و غیرسیستانی برای بیعت با آب، به دیدار آن آمده بودند، در سدزهک، سدسیستان، پلنهراب، پلقرآن، کوهخواجه، چاهنیمه، کنار انهار و کانال ها، در یک کلام در جایجای این سرزمین، شوری بهپا بود.
اینجا رنگینکمان انسانیت را دیدم، همهی اقشار بهیاری آمدهاند، مردمی که شیعه و سنیشان درهم آمیخته بودند، دولتمردانی که دست در دست نظامیان ارتشی، سپاهی و بسیجی، با همهی امکانات در کنار هم هستند و در آزمون درس اخوت و نوعدستی، سر از پای نمیشناسند.
عباس نورزائی
اینکه تا کنون با کمترین خسارت مالی و بدون خسارت جانی، حجمی عظیم از سیلاب را مدیریت کرده اید، یک موفقیت است. در چنین شرایطی نق زدن های فراوانی به خصوص با وجود میلیون ها رسانه در دستان مردم اعم از خودی و غیرخودی، طبیعی است.
بشنوید، اما بهگزینی کنید و بهترین هایشان را بپذیرید و به برنامه های اقدام و عمل خود بهبود بخشیده با تأنی و صبر، اما با توکل بر خدای لایزال به مهار سیلاب بپردازید.
شرایط، فوق بحرانی است. در این شرایط، ذره ای از تجارب اندوخته را به عنوان یک سیستانی به مدیران محترم بحران، گوشزد می کنم:
- مردم را دعوت به آرامش، همکاری و خویشتنداری کنید، همه ی رسانه ها را بکار بگیرید، جای روابط عمومی ستاد بحران را که صدای واحدی از آن به گوش برسد، خالی می بینم.
- دادستان سیستان، اخطارهای حالت فاجعه را تنظیم و با قدرت خطاب به کسانی که در انجام وظایف شان، اهمال می کنند، افرادی که سرقت می کنند، کسانی که به نحوی عامداً دست به تخریب بندها و ابنیه ها می زنند، اعلان نماید و قاضی مشخصی را بدین منظور بگمارند.
- بسیج مستضعفین، در قالب دسته هایی مردمی که می توانند با امکاناتی چون تراکتور، قایق، کمپرسی، خودروهای وانت، بیل مکانیکی، لودر، بلدوزر و از این قبیل به کمک بیایند، سازماندهی کند و در نقاط مختلف رودخانه ها، کانال ها و انهار، برای واکنش سریع، بگمارند.
ادامه مطلبعباس نورزائی
در سال ۱۳۷۰ سیلاب معروف به نوحکَلو وارد سیستان شد. نقاط متعددی را به زیر آب برد. نزدیک به ۱۲۰۰۰ خانوار بیخانمان شدند، تعدادی کشته و زیرساختهای عمومی مثل جادهها، پلها، تأسیسات آبرسانی، برقرسانی، مدارس، ساختمان خانههای بهداشت، اراضی زراعی مردم و . دچار خسران بزرگی شد.
در این سال:
۱ - سیلبند مرزی از کهک، چوتو، شاهگل، میلک تا مرز خشکی ایران و افغانستان، وجود نداشت.
۲- سد و دهانهی آبگیر مجهز به تجهیزات کنترل ورودی در رودخانههای شیردل، گلمیر، چوچهگلمیر وجود نداشت.
۳- سیلبند دو طرفهی مهندسی با عرض مناسب، بعد از سدکهک بر شاخهی سیستان تا زهک، جزینک، سدسیستان، نُهرآب و سپس در دوشاخهای لورگباغ و افضلآباد وجود نداشت.
ادامه مطلبعباس نورزائی
نزدیک به یک ماه است که دستگاههای عضو ستاد بحران و کمیتههای مربوطه در شهرستانهای پنجگانهی سیستان و همینطور مدیریت بحران استان، لحظات شبانهروزی خود را وقف پایش وضعیت بارندگیها و سیلابهای متوالی در نقاط مختلف منطقه نمودهاند.
با شنیدن هر خبری از بارش، خسارت و نارسایی، در فضای مجازی موجی از تهاجم به این خادمین مردم، منتشر میشود و گاه بعضی از افراد مغرض و یا مسئلهدار، به فحاشی و هتاکی میپردازند، انگار که اینان دشمنان منطقه هستند و پستهای مدیریتی استان و منطقه را غصب کرده و عملیات ضدمردمی انجام میدهند.
چهار سیلاب در سیستان، هدایت شد و هم اکنون پنجمین سیلاب که استمرار بیشتری داشته، در جریان است و خبرهای وحشتناکی از ورود ششمین سیلاب بهگوش میرسد. بارندگی بهیکباره و شدید و آبگرفتگی شهرها، هر لحظه از زندگی مدیران و یا دستاندرکاران در این شرایط، مشحون از اضطراب است و گاه ساعتها و تا پاسی از شب، مجبورند در جلسات و یا اطراف رودخانهها و عرصههای دریاچه، مناطق روستایی و محلات مختلف شهری حضور فعال داشته باشند و خستگی مفرطی از نظر جسمی و روحی را تحمل کنند.
ادامه مطلبعباس نورزائی
در حالیکه مردم سیستان زیر خروارها ریزگرد، دست و پا میزدند، دولت و مشخصاً خانم ابتکار با مشاورههای نادرستی که داده شد، اعتبارات گزافی را صرف ایجاد طرح هامون کوچک» کردند و بدینمنطور قریب به ۳۰۰۰ هکتار از عرصهی هامون در اطراف کوهخواجه را با احداث یک دایک(سیلبند یا گوره)، محصور نموده و با اختصاص مقادیر زیادی از آبهای اندکی که در چاهنیمهها در اختیار داشتیم، آن را آبگیری و هر از چندی در اوج عُزلت مردم، فیلمهایی از آبادانی هامون و جازدن اشکزارها به عنوان نیزار، همه چیز را گل و بلبل جلوه میدادند و البته بدیهی است که از این اقدام در مکتوبات داخلی سازمان متبوع، به عنوان پایلوت پژوهشی روی هامون خشک، یاد میکردند و همچنین بدیهی است که در هر نقطه از دریاچهی هامون، آب حضور داشتهباشد، موجب سرسبزی و نشاطانگیزی میباشد.
درباره این سایت